اصطلاح درون گرت و برون گرا را اولین بار کارل یونگ، روانشناس معروف مطرح کرد. او با مطالعه ساختار مغز انسان متوجه شد که هر یک از ما ویژگی های منحصر به فردی داریم که ما را از دیگران متمایز میکند. مهم ترین ویژگی، تفاوت در ساختار مغزی است که بر نحوه سیستم تفکر، سبک یادگیری و تعامل ما با دیگران اثر میگذارد. درون گراها و برون گراها به صورت ناخودآگاه تحت تأثیر یکی از شاخه های عصبی خودکار هم حس و پاد هم حس قرار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) میگیرند. درون گراها بیشتر با بخش پاراسمپاتیک که با استراحت و گوارش مرتبط است و بدن را به کند شدن، استراحت کردن و صرفه جویی در مصرف انرژی وامیدارد. به همین دلیل در برابر محرکهای بیرونی مانند جمعیت، صداهای بلند، نورهای قوی و سایر محرکهای حسی، واکنش شدیدتری نشان میدهند. در حالی که همین محرکها برای برونگرایان که تحت تاثیر دستگاه سمپاتیک قرار دارند منبع الهام و موجب رضایت میشود.
برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید.