مسیر زندگی یک معلم

خاطرات، تجربیات و دانش تخصصی یک معلم

مسیر زندگی یک معلم

خاطرات، تجربیات و دانش تخصصی یک معلم

مسیر زندگی یک معلم
سلام. امیدوارم روز خوبی رو سپری کرده باشی!😊
اگه میخوای با کلیت محتوای وبلاگ آشنا بشی، قسمت طبقه بندی موضوعی رو بررسی کن. اگه دنبال عکس های باکیفیت و درجه یک برای تولید محتوا، پروفایل و ... می گردی، قسمت پیکشنری📸 کمکت میکنه و اگه میخوای یه کم بخندی، بخش طنز نگار🤣 رو بررسی کن.
ضمناً اگه نظری درباره وبلاگ داری، خیلی خوشحال میشم که در قسمت ارتباط با من، بهم بگی.

کتاب «انسان در دو فصل» علی صفایی حائری (عین- صاد) به مسئله تربیت انسان در دوفصل پرداخته است. این کتاب پیش‌تر به صورت سخنرانی در تالار وحدت ارائه شده است. در این کتاب به محیط های تربیتی، شکل های تربیتی و عوامل آن پرداخته شده است.

 

بخشی از کتاب آمده است:

تربیت بر شناخت و احساس و عمل اثر می‌گذارد و در این تأثیرها به علم هم خط می‌دهد، انگیزه و کیفیت کار و طرح جامع را پایه می‌گذارد و نیازها به تجربه و تجربه‌ها به صنایع ساده و صنایع به جمع بندی علمی و گسترش علوم لازم در این مبادله زنده می‌انجامد. و تحمیل تخصص‌ها و سنگینی رشته‌های علمی کنار می‌رود. و امتحان‌ها هم به سوی نشان دادن ابتکار و مهارت روی خواهند آورد.

 

خلاصه کتاب انسان در دو فصل

 

از دیدگاه اسلام، زندگی انسان به 2 بخش تقسیم می شود: 1-قبل از بلوغ 2-پس از بلوغ.

در دوران قبل از بلوغ، انسان وابسته به محیط، وراثت و شرایط اجتماعی-تاریخی است و هنوز به وجدان نرسیده و خودآگاه نیست. پس از بلوغ، انسان به آن عنصر نهایی شخصیت خویش دست می یابد و عقل در او شکل می گیرد. انسان تا به این مرحله (بلوغ) نرسد، انسان نیست؛ اگرچه متفکر باشد ولی ازاد و مکلف نیست (اذا سویته و نفخت فیه من روحی، حجر/29). دمیدن روح الهی الهی در کالبد انسانی بعد از مرحله تسویه انجام می شود و تسویه اسنان هنگام رسیدن به بلوغ کامل اوست. دمیده شدن روح الهی در کالبد انسانی که متفاوت با روح نباتی، حیوانی و حتی فکر و عقل است، مشروط بر رسیدن به مرحله تسویه است و تنها کسانی که ایمان آورده اند و از غیرخدا بریده اند؛ با این مؤید می شوند (فی قلوبهم الایمان و ایذهم بروح منه، مجادله/220). مگر می شود قرآن و خداوند انسانی را که روح خداوند و ذات الهی در درون اوست، پست تر از چهارپایان بداند. این ممکن نیست؛ پس می توان نتیجه گرفت روح الهی ددر کالبد همگان دمیده نخواهد شد.

تا زمانی که انسان به مرحله بلوغ نرسیده است؛ باید به محیط، روش تربیتی،عوامل مؤثر در تربیت و ابزار تربیت دقت کرد.

*

انواع محیط های تربیتی

الف) محیط تربیتی بسته

محیطی که تنها یک جریان فکری بر آن حاکم است و کودک کمتر دچار شک و تردید می شود، زیرا آنچه در خانه با مدرسه و دانشگاه می شنود، یکی است و تضادی ندارند. این کودک با آن جریان فکری بزرگ می شود و می میرد.

ب) محیط تربیتی متضاد

محیطی باز که سرشار از تضاد و درگیری جریان های فکری است. کودک با سخنان و حرف های متضاد مواجه می شود. در چنین محیطی هر چه بیشتر تو را بسازند، زودتر خراب می شودی و هرچه فکر بارت کنند، در جریان زندگی بیشتر دچار بدبینی و نفرت می شوی. در این محیط، سؤال های دقیق، توجه های غیرمستقیم و بی اعتنایی های حساب شده، مؤثر است.

ج) محیط تربیتی متحرک

آنجا که یک جامعه متضاد، تضادهایش را درک می کند و آنان را حل می کند و یک جریان فکری مسلط که در عمل تجربه شده و از درگیری ها سرافراز بیرون آمده، پذیرفته می شود. مگر اینکه دوباره آن جریان فکری دچار نارسایی هایی شود و یا مگر اینکه تبلیغات با ترکیب حق و باطل، نارسایی هایی دروغین را تبلیغ کنند و در روحیه کودک و نوجوانان بذر بی تفاوتی و خوشی های کاذب بکارند و همراه این لذت های مخدر، آنچه را می خواهند به او القا می کنند و آنچه را نمی خواهند در نابود کنند.

تنها راه در امان ماندن کودک در انواع محیط های تربیتی؛ پایگذاری شخصیت، حریت و متفکر بودن است. انسان با بلوغ عقل به تسویه می رسد. عقل نیروی سنجش است و فکر نیروی استنباط و استنتاج با رشد عقل انسان و دستاوردهای فکر، هوش، تربیت، شرایط جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی خود را جمع بندی می کند و انگاه می سنجد و اهداف را نقد می کشد و زیر سؤال می برد.

در برخی روایات، انسان در 40 سالگی به تسلط می رسد که به این دوره «استواء» می گویند. در این دوره، ادمی تمام توان و استعدادش را بکار گرفته و بحران هایش را پشت سر گذشته و به تسلط و تعادل رسیده است. به همراه رسیدن به مرحله تسویه، تعقل شکل می گیرد و تعقل، وجدان و ازادی را پدید می آورد. انسان اگر محیط، تربیت، فکر و غرایز ارائه شده را مورد سنجش و جمع بندی قرار دهد, به آگاهی هایی می رسد. اما مبنای مسئولیت، آگاهی نیست؛ توانایی است. اگر فردی آگاهی داشته باشد اما توانایی نداشته باشد، مسئولیتی ندارد. اما اگر فردی توانا باشد و آگاهی نداشته باشد، مسئول است.

 


 

منبع: صفایی حائری، علی (1385). انسان در دو فصل. انتشارات لیله القدر

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی