«کلاس معکوس» روش نوینی است که از سال 2004میلادی به بعد مورد توجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت و به ویژه معلمان قرار گرفته است. کلاس معکوس را می توان شیوهای آموزشی قلمداد کرد که شامل دو بخش است: آموزش مستقیم انفرادی و استفاده از محتوای آماده شده و یا معرفی شده توسط معلم، مثل ویدئو، کتاب (در خارج از کلاس) و فعالیت های یادگیری گروهی و تعاملی در داخل کلاس.
این روش سبب میشود محوریت معلم نیز کاهش یابد. کلاس درس معکوس می تواند نوعی راهبرد آموزشی و نوعی «یادگیری ترکیبی» باشد که ترتیب آموزشی سنتی را وارونه می کند؛ چرا که مواد آموزشی کلاس، خارج از کلاس و به صورت برخط (آنلاین) یا نابرخط (آفلاین) به یادگیرندگان ارائه می شوند.
در کلاس معکوس، جای مدرسه و خانه عوض می شود، یادگیرندگان اصلی دانش آموزان اند و نقش معلم برنامه ریزی فکری و فراهم کردن مواد مورد نیاز و راهنمایی دانش آموزان است. نکته بعدی اشراف دانش آموزان به فرایند یادگیری خود است. دانش آموزان باید بتوانند مسیر یادگیری خود را تحلیل کنند و آموخته ها را در زندگی واقعی به کار گیرند. استفاده از منابع و مواد یادگیری متنوع، تشکیل گروه های یادگیرنده و برقراری ارتباط بین آنها از این جمله است.
*
فرایند کلاس معکوس
در این روش آموزشی، نقش معلم بسیار کلیدی است، چون اوست که طراحی آموزشی را انجام می دهد و برای این طراحی فکر می کند. معلم دقیقاً باید بداند از کجا شروع کند، چه فعالیتهایی بهتر می تواند دانش آموز را از نقطه ای به نقطه دیگر برساندو پیش دانسته ها را فراخوانی کند. معلم باید پله های رشد آموزشی را به گونه ای طراحی کند که نه آنقدر کوتاه باشند که رشدی صورت نگیرد و نه آن قدر بلند که امکان پیشروی وجود نداشته باشد. اینجاست که معلم
دیگر فقط مجری نیست، بلکه طراح آموزشی است که باید به چند نکته توجه کند: نخست اینکه منابع و مواد آموزشی متعدد و متنوعی شناسایی یا تولید کند و در اختیار دانش آموزان قرار دهد تا به تفاوت های فــردی آنان توجه شود و دوم، سطح دانش و اطلاعات خود را افزایش دهد و با سطوح یادگیری آشنا شود تا بتواند طرح آموزشی دقیقی تنظیم و دانش آموزان را به درستی هدایت کند.
سه مرحله اساسی فرایند یادگیری معکوس عبارت اند از: 1ــ شناختن، 2ــ تعامل کردن 3ــ انجام دادن. معلمان باید این سه نکته اساسی را در تمام فرایند آموزشی مدنظر قرار دهند. با به کارگیری این شیوه نوین، خصصیه مشترکی در همه گروه ها ظاهر می شود و آن پویایی بیشتر در زمان کلاس درس است. در این حالت ما با دانش آموزانی روبه روییم که دیگر فقط شنوندهٔ سخنرانی نیستند، بلکه در کلاس مشارکت می کنند و مسئولیت کامل یادگیری خود را می پذیرند. آن ها با این شیوه روش های متفاوت یادگیری را تجربه می کنند: یادگیری با شناختن، یادگیری با به اشتراک گذاشتن با دیگران و یادگیری با انجام دادن. همان گونه که اشاره شد، «چرخه یادگیری شامل آمادگی، بحث گروهی و کاربرد است. در این فرایند معکوس کردن یادگیری حاصل می شود. دانش آموزان در خانه با خواندن متون، مشاهدهٔ فایل های صوتی و تصویری به آمادگی می رسند و در کلاس درس با تعامل و بحث گروهی به سطوح بالاتر شناخت دست پیدا می کنند و از طریق انجام تکالیف واقعی و چالش برانگیز در محیط های مختلف اجتماعی، یادگیری های خود را به کار می بندند و با خلاقیت ها و نوآوری های گروهی و فردی موفق به تولید و ارائه محصول یادگیری خود به اجتماع می شوند.
مزایا
1-در کلاس معکوس دانش آموزان کنترل بیشتری بر یادگیری دارند. آنها بحثهای کلاسی را هدایت میکنند و از مربیان تقاضای شفافسازی می کنند، بنابراین نیازهای آموزشی آنها زمان کلاس را تعیین میکند.
2-هنگام انجام تجارب عملی و تمرین مهارتهای جدید در کلاس، دانشآموزان میتوانند استقلال بیشتری داشته باشند. میتوانند مفاهیم جدید را به شیوه خاص خودشان، با سرعت خودشان، و در محیطی کنترل شده و حامی بررسی کنند.
3-مزیت دیگر این واقعیت است که معلمان مجبور نیستند کل کلاس خود را معکوس کنند تا از این سبک تعلیم سود ببرند. به جای آن میتوانند آزمایشی یک واحد را معکوس کنند و ببینند چطور کار میکند تا با گرفتن نتایج خوب کار را ادامه دهند.
-
معایب
1-معکوس کردن تفکر خود (معلم)
2-موانع مربوط به فناوری
3-پیداکردن زمان
4-آموزش دانش آموزان، والدین و معلم
منابع:
- حقانی، فریبا، حبیباللّه رضایی، امین بیگزاده، بتول اقبالی. (1395). کلاس وارونه: یک روش آموزش تربیتی. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی.
- برگمن، جان و ارون سمز. (1395). یادگیری معکوس. ترجمه محمد عطاران و مریم فرحمندخانقاه. انتشارات مرآت. تهران.